به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۰
کد خبر: ۷۳۰۷۹۷
تاریخ انتشار: ۲۲:۵۰ - ۰۶ دی ۱۴۰۴

حمله احتمالی به برنامه موشکی ایران انحراف از سیاست‌های قبلی ترامپ است

روزنو :مقامات پیشین آمریکا در گفت‌و‌گو با تابناک به بررسی رویکرد دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در خصوص برنامه موشکی ایران پرداخته‌اند.

حمله احتمالی به برنامه موشکی ایران انحراف از سیاست‌های قبلی ترامپ است/ آمریکا قصد تغییر نظام ایران را ندارد

«مارک فیتزپاتریک» سرپرست اسبق معاونت بخش عدم اشاعه وزارت خارجه آمریکا می‌گوید: صحبت رئیس‌جمهور ترامپ درباره حمله به موشک‌های ایران انحرافی از سیاست‌های قبلی است. تا کنون، ایالات متحده در درجه اول نگران توسعه سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران بوده، به‌خاطر تهدیدی که می‌توانست برای منافع ملی آمریکا و امنیت جهانی ایجاد کند. موشک‌ها نگرانی کمتری داشتند.

رسانه صهیونیستی اسرائیل هیوم در گزارشی نوشته است: تهدید فزاینده ایران قرار است در کانون دیدار مورد انتظار هفته آینده میان بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، در ایالت فلوریدا قرار گیرد.

مقام‌های اسرائیلی در حال آماده‌سازی یک پرونده اطلاعاتی جامع درباره ایران هستند که در آن تلاش‌های تهران برای احیای برنامه هسته‌ای، بازسازی زرادخانه موشک‌های بالستیک و افزایش تأمین مالی حماس، حزب‌الله، حوثی‌ها تشریح شده است.

در ادامه این مطلب آمده است: این پرونده که قرار است به ترامپ و تیم او ارائه شود، با هدف ایجاد هماهنگی نزدیک اسرائیل–آمریکا برای مقابله با آنچه اسرائیل «ریشه اصلی مشکل ایران» می‌داند، تهیه شده است. 

مقام‌های اسرائیلی معتقدند رئیس‌جمهور آمریکا ایران را نیروی تهاجمیِ محرک بی‌ثباتی منطقه و مانع اصلی پیشبرد یک توافق جامع منطقه‌ای – اَبَرتوافق مورد نظر ترامپ – می‌داند. با این حال، ترامپ تاکنون از اقدام قاطع علیه حکومت تهران خودداری کرده و دیدار با نتانیاهو قرار است به تعیین نقاط عطف روشن برای نحوه مواجهه با ایران منجر شود.

در خصوص این موضوع خبرنگار تابناک گفت‌و‌گو‌هایی با «مارک فیتزپاتریک» سرپرست اسبق معاونت بخش عدم اشاعه وزارت خارجه آمریکا؛ پروفسور «پل پیلار» تحلیلگر ارشد پیشین سازمان سیا آمریکا و پروفسور «ویلیام بیمن» استاد دانشگاه مینه سوتا آمریکا انجام داده که در ادامه آمده است.

فیتزپاتریک تا چندی قبل مدیریت اجرایی اندیشکده انستیتو بین‌المللی مطالعات استراتژیک (IISS) را برعهده داشت. او از سال ۲۰۰۵ به عضویت اندیشکده انستیتو بین‌المللی مطالعات استراتژیک در آمده بود. پیش از آن، فیتزپاتریک ۲۶ سال به عنوان دیپلمات در وزارت خارجه امریکا خدمت کرده‌بود. در طول این سال‌ها او در دفاتر نمایندگی امریکا در سئول، توکیو، ولینگتون، وین و همچنین به عنوان دستیار موقت وزیر امورخارجه در امور عدم اشاعه، خدمت کرده است. این سوابق دیپلماتیک او را به یکی از کارشناسان مطرح امریکایی در حوزه خلع سلاح هسته‌ای و عدم اشاعه تبدیل کرده است. او کتاب‌های متعددی در زمینه خلع سلاح هسته‌ای و عدم اشاعه منتشر کرده است. کتاب «قدرت‌های هسته‌ای پنهان آسیا: ژاپن، کره جنوبی و تایوان»، «فائق آمدن بر خطرات هسته‌ای پاکستان» و «بحران هسته‌ای ایران: اجتناب از بدترین سناریوها» بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۶ توسط او در مورد مسائل خلع سلاح هسته‌ای نوشته‌شده است.

«پل پیلار» یکی از سردبیران نشریه نشنال اینترست و عضو ارشد مرکز تحقیقات امنیتی دانشگاه جورج تاون و نیز مرکز سیاست‌های امنیتی ژنو است. وی در سال ۲۰۰۵ پس از ۲۸ سال فعالیت در جامعه اطلاعاتی ایالات متحده از سازمان اطلاعات مرکزی (DCI) بازنشسته شد و پس از آن به عنوان استاد مهمان در برنامه مطالعات امنیتی در دانشگاه جورج تاون حضور یافت. مناصب ارشد دولتی پیلار، شامل افسر اطلاعات ملی خاورنزدیک و آسیای جنوبی، رئیس واحد‌های تحلیلی در CIA در حوزه‌های خاورنزدیک، خلیج فارس و آسیای جنوبی، معاون رئیس مرکز ضد تروریستی DCI و دستیار اجرایی مدیر اطلاعات مرکزی بوده است. پروفسور پیلار همچنین در شورای اطلاعات ملی به عنوان یکی از اعضای اصلی گروه تحلیلی آن فعالیت می‌کرد. وی کهنه‌سرباز جنگ ویتنام و افسر بازنشسته ارتش ایالات متحده نیز هست. پل پپلار دارای مدرک افتخاری از کالج دارتموث، لیسانس فلسفه از دانشگاه آکسفورد و کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه پرینستون است. کتاب‌های پل پیلار عبارتند از: «مذاکره برای صلح: خاتمه جنگ بعنوان یک روند چانه‌زنی (۱۹۸۳)»؛ «تروریسم و سیاست خارجی ایالات متحده (۲۰۰۱)»؛ «اطلاعات و سیاست خارجی ایالات متحده: عراق، ۱۱ سپتامبر و اصلاح اشتباهات (۲۰۱۱)» و «چرا آمریکا جهان را اشتباه می‌فهمد: تجربه ملی و ریشه‌های سوءبرداشت (۲۰۱۶)».

پروفسور ویلیام اورمان بیمن (William O. Beeman) استاد دانشگاه مینه سوتا است. وی همچنین از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ ریاست بخش خاورمیانه انجمن مردم شناسی آمریکا را برعهده داشته است. بیمن پیشتر مدیر گروه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه براون (Brown) در ایالت رودآیلند و استاد مردم شناسی و مطالعات آسیای شرقی این دانشگاه نیز بود. وی دکترای مردم شناسی را از دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۷۶ دریافت کرد و به خاطر نوشتن چندین جلد کتاب و بیش از ۱۰۰ مقاله علمی در مورد پویش‌های ارتباطات در ایالات متحده، ایران و ... بسیار مشهور است.

*دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، چند روز پیش اظهار داشت «ایران با سرعت در حال بازسازی برنامه موشکی خود است. می‌توانند تلاش کنند، اما احیای برنامه هسته‌ای برای ایران زمان زیادی خواهد برد — و اگر بدون توافق تلاش کنند آن را بازسازی و احیا کنند، ما دوباره آن را نابود خواهیم کرد. ما همچنین می‌توانیم به‌سرعت موشک‌های ایران را از بین ببریم.» به نظر می‌رسد ترامپ درباره «جنگ پیشگیرانه» علیه برنامه موشکی ایران صحبت می‌کند. او همچنین با حمله به برنامه هسته‌ای ایران (ادعای «جنگ پیشگیرانه») با هدف قرار دادن تأسیسات نطنز، فردو و اصفهان به آن حمله کرده است. ارزیابی شما از ادعای او درباره جنگ پیشگیرانه علیه برنامه موشکی ایران چیست؟

فیتزپاتریک: «صحبت رئیس‌جمهور ترامپ درباره حمله به موشک‌های ایران انحرافی از سیاست‌های قبلی است. تا کنون، ایالات متحده در درجه اول نگران توسعه سلاح‌های هسته‌ای توسط ایران بوده، به‌خاطر تهدیدی که می‌توانست برای منافع ملی آمریکا و امنیت جهانی ایجاد کند. موشک‌ها نگرانی کمتری داشتند. همسایگان ایران باید نگران موشک‌هایی باشند که می‌توانند به قلمرو آنها اصابت کنند، اما خاک ایالات متحده خارج از برد این موشک‌هاست. آنچه تغییر کرده این است که اسرائیل اکنون بالستیک‌ها را بزرگ‌ترین تهدید ایران می‌داند، چون بسیاری از آنها توانستند از گنبد آهنین عبور کنند. در صحبت درباره از کار انداختن موشک‌های ایران، ترامپ به‌نظر می‌رسد که غریزی و تقلیدی از نتانیاهو صحبت می‌کند، و به‌اشتباه منافع ملی اسرائیل و آمریکا را معادل می‌بیند.»

پل پیلار: «توانایی‌های موشکی بالستیک ایران در بحث‌هایی که در ایالات متحده درباره سیاست این کشور در قبال ایران مطرح می‌شود، اغلب مورد اشاره قرار می‌گیرد. با این حال، به نظر نمی‌رسد که ترامپ در حال حاضر علاقه‌مند به جنگ جدیدی علیه ایران باشد. موضع ترجیحی او، همان‌طور که در راهبرد امنیت ملی منتشرشده اخیر دولت منعکس شده، این است که بگوید مشکل ایران فعلاً با حملات ماه ژوئن «حل شده» است. جنگ جدیدی که هدف اصلی آن موشک‌های ایران باشد، احتمالاً بیشتر توسط اسرائیل آغاز خواهد شد.»

بیمن: «رئیس‌جمهور ترامپ و نخست‌وزیر نتانیاهو به‌طور مداوم به دنبال بهانه‌هایی هستند تا به ایران حمله کنند. آخرین اطلاعاتی که به ترامپ ارائه شده مستقیماً از نخست‌وزیر نتانیاهو آمده است. هیچ‌گونه تأیید مستقل وجود نداشت. به هر حال، ایران کاملاً طبق قوانین بین‌المللی مجاز به توسعه تسلیحات متعارف، مانند موشک‌ها است. هیچ ممنوعیتی در این‌باره وجود ندارد. این‌که این امر کاملاً قانونی است، ترامپ یا نتانیاهو را از تهدید ایران باز نمی‌دارد. دشواری پیش‌رو این است که کشور‌های بسیار کمی در جهان وجود دارند که از حقوق اساسی ایران دفاع کنند.»

*دولت ترامپ اعلام کرده است که تنها در صورتی با ایران مذاکره خواهد کرد که ایران با صفر کردن غنی‌سازی، محدود کردن برد موشک‌هایش به کمتر از ۵۰۰ کیلومتر، و توقف حمایت از نیرو‌های نیابتی خود موافقت کند. محمدجواد ظریف در مقاله‌ای در مجله فارن افرز نوشته که اگر تهران و واشنگتن بتوانند نسخه به‌روزشده‌ای از برجام را اجرا کنند، شاید بتوانند دیگر مسائل دشوار مانند امنیت منطقه‌ای، کنترل تسلیحات و مبارزه با تروریسم را نیز حل‌وفصل کنند — به‌عبارت دیگر، او یک رویکرد گام‌به‌گام را پیشنهاد می‌کند. آیا فکر می‌کنید این رویکرد برای ایالات متحده قابل قبول خواهد بود؟

فیتزپاتریک: «در حالی که شخصاً معتقدم پیشنهاد آقای ظریف بهترین راه پیش‌روست، فکر نمی‌کنم رهبری کنونی آمریکا ارزش زیادی برای رویکرد گام‌به‌گام قائل شود که به‌وضوح و سریع به تحقق اهداف آمریکا منتهی نشود. با دیدن آمریکا به‌عنوان برتر از همه پس از حملات ژوئن، دولت ترامپ ضرر و زیان را ضروری نمی‌داند. اما این سه هدف هم‌ارزش یکدیگر نیستند. غنی‌سازی صفر اولویت برتر است. محدود کردن برد موشک‌ها و پایان دادن به حمایت از نیرو‌های نیابتی قطعاً خوب است، اما به‌طور مستقیم به منافع ملی آمریکا مرتبط نیستند؛ بنابراین من معتقدم اگر ایران بپذیرد غنی‌سازی را صفر کند، این برای رسیدن به توافق کافی خواهد بود.»

پل پیلار: «از نظر منافع ایالات متحده قابل قبول خواهد بود، و رویکردی که ظریف تشریح کرده احتمالاً منطقی‌ترین فرمول ممکن برای هر توافق جدید میان آمریکا و ایران است. با این حال، تا زمانی که ترامپ رئیس‌جمهور باشد، آنچه او می‌خواهد توافقی است که بتواند ادعا کند بهتر از برجام است (چه در واقع بهتر باشد چه نباشد). بنابراین، صرفاً نسخه‌ای به‌روز شده از برجام، بدون هرگونه بندی که ترامپ بتواند ادعا کند نسبت به برجام فراتر رفته، احتمالاً برای او غیرقابل قبول خواهد بود.»

بیمن: «در معاملات رئیس‌جمهور ترامپ با ایران هیچ ظرافتی وجود ندارد. تنها چیزی که او را راضی خواهد کرد، و در نتیجه دولت فعلی او، کامل منحل و حذف شدن برنامه هسته‌ای ایران در همه جنبه‌ها است. تا زمانی که کشور‌های اروپایی حاضر به دفاع از حقوق ایران تحت معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای نباشند، خواسته‌های ترامپ فعال باقی خواهند ماند. رویکرد گام‌به‌گام کار نخواهد کرد. برای ترامپ، تنها تسلیم کامل از سوی ایران قابل‌قبول خواهد بود.»

*بر اساس برخی منابع خبری، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، قصد دارد در سفر آینده‌اش به آمریکا و دیدار با ترامپ، مسئله یک حمله جدید به ایران را مطرح کند. با توجه به بن‌بست کنونی و امکان اینکه ایران برنامه موشکی خود را دوباره احیا کند — که احتمالاً نوعی توازن نسبی در برابر اسرائیل ایجاد می‌کند — آیا ترامپ جنگ دیگری را مجاز خواهد کرد؟

فیتزپاتریک: «با احتیاط آشکار اینکه ترامپ غیرقابل پیش‌بینی است، من فکر نمی‌کنم او آمریکا را وارد دور دیگری از حملات علیه ایران کند. تعداد اندکی از آمریکایی‌ها نیاز یا توجیه آن را خواهند پذیرفت. تمرکز ترامپ بر نیمکره غربی است که تغییر رژیم در ونزوئلا اولویت اصلی اوست. با این حال، ترامپ تلاش نخواهد کرد نتانیاهو را از حمله به برنامه موشکی ایران باز دارد، تا زمانی که آمریکا مستقیماً درگیر نشود.»

پل پیلار: «مسئله این نیست که آیا ترامپ جنگی را «مجاز» خواهد کرد یا نه، بلکه این است که آیا اسرائیل بار دیگر موفق خواهد شد ایالات متحده را به جنگی بکشاند که آمریکا در غیر این صورت وارد آن نمی‌شد. «چمن‌زنی» رویکرد تکرارشونده اسرائیل در استفاده از نیروی نظامی علیه دیگر کشور‌های منطقه است، و این امر ممکن است دوباره در مورد ایران نیز به‌کار رود، با برنامه موشکی به‌عنوان هدف اصلی اعلام‌شده.»

بیمن: «نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل با حمله به ایران سرمایه سیاسی به‌دست آورده است. اکنون که مناقشه با حماس متوقف شده است، او به دنبال دشمنی دیگر است تا از آن به‌عنوان راهی برای تقویت اعتبار سیاسی خود با سیاستمداران جناح راست در دولت خود و همچنین برای ترساندن جمعیت اسرائیل استفاده کند؛ بنابراین حمله نظامی دیگر به ایران همیشه روی میز نتانیاهو خواهد بود.»

*برخی ناظران بر این باورند که ترامپ دیگر تمایلی به مذاکره با ایران ندارد، مگر اینکه تهران همه خواسته‌های واشنگتن را بپذیرد. بر اساس این تحلیل، ترامپ به‌دنبال تغییر رژیم نیست، بلکه تنها توافقی مطابق خواسته‌های خودش می‌خواهد. درحالی‌که به نظر می‌رسد نتانیاهو به‌دنبال تغییر رژیم است و شرایط فعلی را فرصت طلایی برای این هدف می‌بیند. ارزیابی شما از این دیدگاه چیست؟

فیتزپاتریک: «من فکر می‌کنم تحلیلگران مورد اشاره شما در هر دو مورد درست می‌گویند: ترامپ به مذاکراتی که مستلزم مصالحه آمریکایی باشد علاقه‌ای ندارد، و همچنین ترامپ به مشارکت در کارزار تغییر رژیم ایران علاقه‌ای ندارد. چنین سیاستی تنش‌ها را درون حزب جمهوری‌خواه او تشدید می‌کند. بسیاری از هواداران ترامپ به‌طور فزاینده‌ای با صدای بلند می‌گویند که او باید بیشتر بر مسائل داخلی آمریکا تمرکز کند و انرژی زیادی صرف امور بین‌المللی نکند. نتانیاهو، از سوی دیگر، دلایل سیاسی برای فشار آوردن به تغییر رژیم ایران دارد، به‌عنوان حواس‌پرتی از مشکلات داخلی‌اش.»

پل پیلار: «آنچه دولت نتانیاهو می‌خواهد تغییر رژیم در ایران نیست، بلکه استفاده از ایران به‌عنوان یک دشمن همه‌جانبه برای مقصر جلوه دادن آن در هر مشکل خاورمیانه و منحرف کردن توجه بین‌المللی از اقداماتی است که خود اسرائیل انجام می‌دهد و موجب بی‌ثباتی منطقه می‌شود. من اظهارنظر‌های بدون محافظه‌کاری از مقامات اسرائیلی دیده‌ام که می‌گویند آخرین چیزی که دوست دارند در ایران ببینند ظهور یک دموکراسی لیبرال و صلح‌آمیز است، زیرا در آن صورت ایران دیگر نمی‌تواند نقش مفید یک دشمن را برای آنها ایفا کند.»

بیمن: «ترامپ دوست دارد تغییر نظام در ایران را ببیند. در صورت عدم تحقق آن، حذف کامل برنامه هسته‌ای ایران دومین خواسته او خواهد بود. چیزی که ترامپ می‌خواهد انجام دهد سلطه‌گری است و وادار کردن ایران به تسلیم شدن برای او یک پیروزی محسوب می‌شود. او سپس خود را به‌عنوان یک «رهبر قدرتمند جهانی» نشان خواهد داد.»

*رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، می‌گوید بازرسان نمی‌توانند به تأسیسات ایرانی آسیب‌دیده در جنگ ۱۲ روزه دسترسی داشته باشند، با این حال او بار‌ها ادعا می‌کند که اورانیوم غنی‌شده در ایران وجود دارد. تمرکز او بر چیزی که کاملاً تأیید نشده عجیب به نظر می‌رسد و به نظر می‌رسد هدف او زنده نگه‌داشتن «تهدید هسته‌ای ایران» است. ارزیابی شما چیست؟

فیتزپاتریک: «مدیرکل گروسی باید برای دسترسی به ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران فشار بیاورد، زیرا نظارت بر آن یکی از وظایف اصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. این یک مسئله ساختگی برای زنده نگه‌داشتن «تهدید هسته‌ای ایران» نیست. جایی برای شک نیست که اورانیوم غنی‌شده در ایران وجود دارد. اگر کپسول‌های این محصول در بمباران ژوئن نابود شده بودند، گاز‌هایی از آنها منتشر می‌شد که قابل تشخیص بود. دولت ایران تأیید کرده که ذخیره اورانیوم غنی‌شده نابود نشده و اطلاعات جاسوسی اسرائیل نیز این موضوع را تأیید می‌کند. سؤال برجسته این است: آن کجا است؟»

پل پیلار: «من فکر می‌کنم گروسی با جدیت در تلاش است مسئولیت‌های خود را به‌عنوان رئیس آژانس انجام دهد. اورانیوم غنی‌شده در نتیجه حملات اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن ناپدید نشده است. شاید مدفون شده و فعلاً غیرقابل دسترسی باشد، شاید هم نباشد، اما دقیقاً همین سؤال‌هاست که نیازمند راستی‌آزمایی بر اساس ارتباط کامل ایران و آژانس است.»

بیمن: «ایران کاملاً مجاز است تحت معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای اورانیوم را غنی‌سازی کند. در این زمینه هیچ بحثی درباره حقوق ایران وجود ندارد. این‌که مقامات بین‌المللی تقریباً هیولای وجود اورانیوم غنی‌شده در ایران را مطرح می‌کنند، یک بهانه کامل برای توجیه قدرت‌طلبی علیه دولت ایران است. ادعای آقای گروسی بنابراین هم بی‌صداقت و هم فریب‌آمیز است. ایران هر حقی برای داشتن اورانیوم غنی‌شده برای مقاصد صلح‌آمیز دارد، و حملات اسرائیل به برخی تأسیسات هسته‌ای ایران موجودی‌های موجود اورانیوم را به‌طور سنگین محدود نخواهد کرد.»

تصویر روز
خبر های روز