مشکلات خوابگاهی روتین شده است!

در چهارمین سال اجرای مصوبه افزایش ۲۰ الی ۲۵ درصدی ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و در حالی که این مصوبه در دولت سیزدهم و با امضای رییسجمهور وقت تصویب شد، دیروز وزیر بهداشت که در مراسم بزرگداشت روز دانشجو شرکت کرده بود، تاکید کرد که افزایش تعداد دانشجوی پزشکی به هیچوجه به معنای رفع کمبود پزشک در مناطق محروم نیست.
به گزارش روز نو این تاکید محمدرضا ظفرقندی، پاسخی بر ادعاهای مسوولان و نمایندگان مجلس است که پاییز ۱۴۰۰ و در حمایت از تصویب این مصوبه، مدعی بودند که دلیل اصلی کمبود پزشک در مناطق محروم، تعداد ناکافی دانشجویان پزشکی است و باید با افزایش تعداد دانشجویان، این معضل را حل کرد. نیمه دوم ۱۴۰۰ مصوبه افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی با امضای رییسجمهور وقت که ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم بر عهده دارد، ابلاغ شد بدون آنکه کمترین زیرساخت متناسب با افزایش تعداد دانشجویان تازهوارد به مجموعه دانشگاههای علوم پزشکی و دندانپزشکی اضافه شود.
تشکیل کلاسهایی با ۵۰۰ دانشجو و حداقل دوبرابر ظرفیت حضور در کلاس، کمبود کلاس و تشکیل کلاسهایی در پارکینگ ها، کمترین گلایه استادان دانشگاههای علوم پزشکی و حتی برخی کارشناسان خارج از مجموعه وزارت بهداشت بود، اما مشکلات، دامنه وسیعتری داشت و به کمبود فضای آموزش بالینی، کمبود استاد، کمبود آزمایشگاه، کمبود بیمار برای آموزش بالینی، کمبود خوابگاه و محل اسکان برای ورودیهای جدید هم تسری پیدا کرد. نکته مهمتر این بود که با گذشت ۴ سال از اجرای این مصوبه، هدفی که صاحبان منافع در این مصوبه دنبال میکردند هم محقق نشد، چون از همان اولین سال اجرای مصوبه (۱۴۰۱) صندلیهای آزمون دستیاری در برخی رشتههای کلیدی خالی ماند. مهر امسال، علی جعفریان که قائممقام وزیر بهداشت است، اعلام کرد که پارسال حدود ۱۶۰۰ صندلی در آزمون دستیاری خالی مانده و ۸۰ درصد ظرفیت رشتههای تخصصی طب اورژانس، بیهوشی، عفونی، داخلی و زنان پُر نمیشود.
جعفریان دلیل خالی ماندن این صندلیها را متوجه نبود متقاضی برای این رشتههای تخصصی دانست و گفت: «تصمیم افزایش ظرفیت به هیچ عنوان مشکلی از کشور حل نمیکند. پارسال در رشته کلیدی بیهوشی حدود ۴۴۰ ظرفیت داشتیم که ۱۳۰ صندلی این رشته تخصصی خالی ماند. در رشته طب اورژانس هم با اینکه ۴۰۰ ظرفیت برای پذیرش ایجاد شده بود ولی فقط ۳۸ دانشجو در این رشته پذیرش شدند. حتی امسال هم بسیاری از دانشجویان حاضر به انتخاب رشته در همه رشتههای دستیاری نیستند و بیرغبتی برای حضور در رشتههای دستیاری، به همه دانشگاهها از جمله دانشگاههای سطح یک و دانشگاههای بزرگ نیز رسیده بهطوری که در دانشگاههای تهران و شهید بهشتی هم با صندلی خالی مواجه هستیم.
بنابراین، تصور حل مشکل کمبود پزشک با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، کاملا اشتباه است. اگر میخواهیم در شهرهای مختلف نیروهای متخصص داشته باشیم، باید شرایط پذیرش دانشجو در دانشگاهها را اصلاح کنیم تا دانشجویان برای ورود به دانشگاه انگیزه پیدا کنند. افزایش حقوق دانشجویان دستیاری، بیمه بازنشستگی و برخی مزایای دیگر در حوزه فعالیت آموزشی، از برنامههایی است که وزارت بهداشت برای این دانشجویان در نظر گرفته ولی مابقی اقدامات، در اختیار وزارت بهداشت نیست.»
در حالی که از اولین سال اجرای این مصوبه، گفته میشد که شرایط نامساعد دستیاران در مراکز درمانی اموزشی و نارضایتی گسترده جامعه پزشکی از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور، از عوامل موثر در کاهش رغبت دانشجویان پزشکی برای ادامه تحصیلات و خالی ماندن صندلی برخی رشتههای کلیدی دستیاری است، محمدرضا ظفرقندی که همچون بسیاری از اعضای سازمان نظام پزشکی و جامعه جراحان، از منتقدان مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، دیروز در تحلیل آسیبهای این مصوبه به آموزش پزشکی گفت: «افزایش ظرفیت به چند عامل بستگی دارد؛ اول، نیاز کشور است؛ هر چه بیشتر تربیت شود اگر زیرساخت نباشد، ضرر دارد و باعث بیکاری و هدررفت سرمایه میشود. در مصوبه سال ۱۴۰۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی مقرر شده بود افزایش ظرفیت سالانه ۲۰ درصد باشد، اما این مصوبه به شرط تامین نیاز و زیرساخت نظیر خوابگاه و بیمارستان تصویب شد و در این مدت، ظرفیت پذیرش دانشجو در حالی به میزان صد درصد افزایش داشت که تعداد اساتید دانشگاهها ۹ درصد و تعداد خوابگاهها ۲۰ درصد افزایش یافته است.
آنچه در طول ۴ سال اخیر به صراحت اعلام میشد این بود که در دولت سیزدهم، هیچ بودجهای برای توسعه زیرساختها اختصاص نیافته و البته نتایج منفی این وضع هم حالا در آموزش پزشکی و به خصوص در بخش بالینی قابل مشاهده است که دیروز هم مورد انتقاد وزیر بهداشت قرار گرفت
و ظفرقندی گفت: «تامین بودجه زیرساختهای دانشگاههای علوم پزشکی کشور ضروری است و همان جایی که این تصمیم افزایش ظرفیت گرفته شده است، باید پیگیر تامین بودجه زیرساختهای دانشگاهها نیز باشد. بر اساس مقایسههای صورت گرفته، کشور ما از نظر نیاز به پزشک از قانون برنامه نیز جلوتر است و امروز حدود ۱۷۲ هزار پزشک و ۷۵ هزار دانشجوی پزشکی در حال تحصیل داریم، اما در حوزه زیرساختها و تعداد استاد، چالشهایی وجود دارد که باید این چالشها برطرف شود. بنابراین ما در دانشگاههای علوم پزشکی با عدم تناسب بودجه و زیرساخت مواجه هستیم. تصمیمگیری بدون توجه به مبانی تعیین شده در وزارت بهداشت نادرست است؛ ضمن اینکه افزایش ظرفیت مساوی با رفع نیاز مناطق محروم نیست؛ شما برای مناطق محروم باید تمهیداتی بکنید که پزشک به آنجا برود.»
کمبود امکانات البته فقط مشکل دانشگاههای علوم پزشکی نیست، بلکه دانشگاههای وابسته به وزارت علوم هم با مشکلات مشابه مواجهند. دیروز دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر، با انتقاد از کمبود امکانات و وضعیت آموزشی و امکانات رفاهی اولین دانشگاه صنعتی ایران گفت: «تغذیه، اصلیترین دغدغه دانشجویان است و در کیفیت همواره با چالش روبهرو هستیم. دانشجویان بارها در غذای سلف، مواردی مانند شئی خارجی یا قطعات پلاستیکی نظیر زیپ گونی برنج پیدا کردهاند که نارضایتی زیادی ایجاد کرده است.
خوابگاه دومین مساله مهم صنفی است و در خوابگاهها مشکلات متعددی وجود دارد؛ از قطعیهای گاهوبیگاه آب گرفته تا خرابی تجهیزات مانند اجاقها. این موارد مکررا رخ میدهد و دانشجویان مجبورند به دفعات درخواست تعمیر یا رسیدگی ثبت کنند. خیلی از مشکلات خوابگاهی ما روتین شده؛ هر سال داریم همان مسائل را پیگیری میکنیم؛ از خراب بودن سرویسها و حمامها گرفته تا پمپ آب، لولهکشی و فرسودگی تجهیزات. پیگیری میکنیم، دانشگاه هم میگوید اعتبارات کافی نیست. برای همین این مشکلات بهطور دائمی تکرار میشود.
همین هفته پیش شهرداری هنگام تعمیرات، لوله اصلی آب منطقه را ترکاند و در نتیجه پنجشنبه، جمعه و شنبه دانشگاه آب نداشت. همین موضوع باعث شد پمپ و مخزن آب دانشگاه هم بسوزد. الان دانشگاه در حال تعمیر و جایگزینی تجهیزات است. خوابگاههای صداقت و اندیشه که داخل شهر قرار دارند، همیشه مشکل آب داشتهاند و ما پیگیر نصب مخزن و تقویت پمپ هستیم تا این مشکل به صورت دائمی برطرف شود. سال گذشته مشکل داشتیم، امسال هم داریم و تا زمانی که تجهیزات پایدار نصب نشود، هر از گاهی این مشکل تکرار خواهد شد. مشکل ما در خوابگاهها، کمبود تخت و فضاست. ورودیهای سالهای قبل همچنان در خوابگاهها حضور دارند و ورودیهای جدید نیز اضافه شدهاند.
به همین دلیل تمامی اتاقها پُر شده. اکنون برخی دانشجویان، کفخواب هستند؛ یعنی تختی برایشان وجود ندارد و مجبورند روی فرشی که وسط اتاق پهن شده بخوابند. به همین دلیل تمامی اتاقها پر شده و حتی اتاقهای اضطراری هم کاملا اشغال شدهاند. اتاقهای خوابگاه بسته به نوع ساختمان متفاوتند. برخی اتاقها ۸ نفره و برخی ۶ نفره هستند و در بعضی خوابگاهها اتاقهای ۴ نفره داریم که شرایط بسیار بهتری دارند. در اتاقهای ۶ و ۸ نفره احتمالا استانداردهای فضایی چندان رعایت نمیشود.
با این حال، دانشجویان کارشناسی عمدتا در همین اتاقهای ۶ یا ۸ نفره اسکان داده میشوند و تنها تعدادی محدود از اتاقهای ۴ نفره وجود دارد. دانشجویان شبانه بهطور کلی خوابگاه دریافت نمیکنند؛ حتی اگر ساکن مناطق دور باشند. برای دانشجویان روزانه، اولویت بر اساس فاصله محل سکونت تعیین میشود؛ برای مثال دانشجویان کرجی، شهرری یا پیشوا معمولا در اولویت قرار میگیرند. بیشتر خوابگاهها دارای کتابخانه و سالن مطالعه هستند. برخی خوابگاهها به مجموعههای ورزشی دانشگاه نزدیکند سایر خوابگاهها نیز معمولا یک اتاق کوچک برای بدنسازی دارند، اما امکانات کامل ورزشی در همه آنها وجود ندارد. در خود خوابگاهها تجهیزات سرگرمی مانند فوتبالدستی و پینگپنگ وجود دارد، اما بسیاری از این وسایل قدیمیاند و نیاز به بازسازی و نوسازی دارند.»
دبیر شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر، در ادامه صحبتهایش با خبرگزاری ایسنا درباره وضعیت امکانات آموزشی این دانشگاه هم گفت: «ظرفیت کلاسها نیز به شدت محدود است؛ بهطوری که در پردیس رضایینژاد (ویژه هوافضا و علوم پایه) کلاس کافی برای دانشجویان وجود ندارد و دانشجویان را به اصطلاح «میچپانند» تا ظرفیت پر شود. بودجه دانشگاه ما در مقایسه با دیگر دانشگاهها کمتر است و این موضوع مستقیما روی بخشهای مختلف از جمله تغذیه، سرویس و خوابگاهها اثر میگذارد. در نتیجه عملا پولی برای نوسازی تجهیزات آزمایشگاهی باقی نمیماند. بسیاری از آزمایشگاهها با کمبود وسایل مواجهند و به دلیل نبود بودجه، امکان تعمیر یا خرید تجهیزات جدید وجود ندارد.
پیش از این فضایی به نام «آزمایشگاه آزاد» داشتیم که دانشجویان پروژههای خود را در آن انجام میدادند، اما تجهیزات آن خراب شد و، چون امکان تعمیرش نبود، عملا تعطیل شد. در برخی آزمایشگاههای برق، تجهیزات کاملا از کار افتاده است. حتی استاد اعلام میکند که فلان آزمایش را انجام نمیدهیم، چون قطعاتش موجود نیست؛ بنابراین دانشجو فقط یک آزمایش انجام میدهد و از آزمایشگاه خارج میشود. تمام بودجه دانشگاه صرف امور رفاهی میشود و به همین دلیل بخش آموزش و پژوهش عملا معطل مانده است.
برخی آزمایشگاهها نیازمند تجهیز هستند، اما هزینهها بسیار بالاست. برای نمونه، یک PLC زیمنس حتی به صورت دستدوم نزدیک صد میلیون تومان قیمت دارد و نوع نو آن ممکن است ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان باشد. دانشگاه هم صریح اعلام میکند: «پولش را نداریم، چارهای نیست.» به همین دلیل، این دسته از مطالبات در اولویتهای بعدی قرار میگیرند. اگر سال آینده با من یا دبیر بعدی گفتوگو کنید، احتمالا همین مشکلات را دوباره خواهید شنید؛ از مشکلات خوابگاهها گرفته تا تعمیرات و مسائل رفاهی. همه چیز به بودجه برمیگردد. دانشگاه هم معمولا یک جواب تکراری دارد: پول نداریم.»